کد مطلب:38937
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:21
با توجه به اين كه افاضة وجود، همواره براي بندگان وجود دارد، و گاهي يك رخداد ناگواري براي بچههاي كم سن و سال و يا غيره پيش ميآيد كه به طرز معجزهآسايي نجات پيدا ميكنند; لطفاً بفرماييد معنا و مراد از جملة يَحْفَظُونَهُو مِنْ أَمْرِ اللَّه چيست، آيا معاني اين آيه عامّ است؟
لَهُو مُعَقِّبَـَتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِي يَحْفَظُونَهُو مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لاَيُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّيَ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَ إِذَآ أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوَّءًا فَلاَمَرَدَّ لَهُو وَ مَا لَهُم مِّن دُونِهِي مِن وَالٍ ;(رعد،11) براي انسان، مأموراني است كه پي در پي، از پيش رو و از پشت سرش او را از حوادث ]غير حتمي[ حفظ ميكنند، ]اما[ خداوند سرنوشت هيچ قومي ]و ملتي[ را تغيير نميدهد مگر آن كه آنها خود را تغيير دهند و هنگامي كه خدا اراده سوئي به قومي ]به خاطر اعمالشان[ كند، هيچ چيز مانع آن نخواهد شد و جز خدا سرپرستي نخواهند داشت.
پيش از بررسي جملة موردِ نظر در آية بالا، بيان چند نكته ضروري است:
1. از ديدگاه قرآن، انسان، مسافري است كه به سوي پروردگارش در حركت است: يَـََّأَيُّهَا الاْ ?ًِنسَـَنُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَيَ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَـَقِيهِ ;(انشقاق،6) اي انسان! تو با تلاش و رنج به سوي پروردگارت ميروي و او را ملاقات خواهي كرد.; وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ;(يس،83) و به سوي او باز ميگرديد.
2. از جملة لَهُو مُعَقِّبَـَتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِه استفاده ميشود، انساني كه در راه به سوي خدا پيش ميرود، تعقيب كنندگاني دارد كه دور او ميچرخند، و از پيش رو و از پشت، محافظ و مراقب او هستند.
3. جملة مِّنبَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِه عام است و امور مادي و روحي هر دو را شامل ميشود، زيرا، انسان، تنها اين هيكل جسماني نيست، بلكه موجودي مركب از بدن و نفس است و امتيازات عمده (از قبيل: اراده، شعور، امر، نهي، ثواب، عقاب، راحتي، درد، سعادت، شقاوت، ايمان، كفر و...) به نفس و روح مربوط است; هر چند بدن، جنبة ابزاري دارد; از اين رو، نگهبانان، تمام امور جسمي و روحي او را حفظ ميكنند.
4. اگر حافظان مأمور شده از سوي خداوند، انسان را حفظ نكنند، به طور قطع، فنا و نابودي از هر جهت، آنها را احاطه خواهند كرد و اين فنا و نابودي نيز به امر خدا است، چون مُلك هستي از آن او است و جز او كسي مدير و متصرف در هيچ امري نيست. معناي يَحْفَظُونَهُو مِنْ أَمْرِ اللَّه نيز همين است.
يادآوري
1. اگر بقا يا فناي همه چيز در هر حالي، به امر خدا است، ممكن است توهم شود، پس انسان ميتواند خود را به پرتگاهها بيفكند و دست به هر ندانم كاري بزند و يا مرتكب هر گونه گناهي كه مستوجب مجازات و عذاب است بشود، و باز انتظار داشته باشد كه خدا و مأموران او حافظ وي باشند; براي رفع چنين توهمي، در ادامة آيه ميفرمايد: إِنَّ اللَّهَ لاَيُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّيَ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِم يعني اگرچه فنا و هلاكت نيز به امر خداست، اما سببش خود انسان است.
2. و نيز براي اين كه اين اشتباه پيش نيايد كه با وجود مأموران الهي، كه عهدهدار حفظ انسان هستند، مسئلة مجازات و بلاهاي الهي چه معنا دارد، در انتهاي آيه ميفرمايد: وَ إِذَآ أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوَّءًا فَلاَمَرَدَّ لَهُو وَ مَا لَهُم مِّن دُونِهِي مِن وَال به همين دليل، هنگامي كه فرمان خدا به عذاب و مجازات يا نابودي قوم و ملتي صادر شود، حافظان و نگهبانان دور ميشوند و انسان را تسليم حوادث ميكنند.(ر.ك: الميزان، علامه طباطبايي;، ترجمة آقاي موسوي همداني، ج 11، ص 420ـ432، دفتر انتشارات اسلامي / تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 10، ص 141ـ147، دارالكتب الاسلامية.)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.